چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که هیچ چیزی به خوبی قبل نیست؟
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که در یک رابطه عاشقانه، پس از مدتی احساس کنید که دیگر آن شور و هیجان اولیه وجود ندارد و همه چیز به خوبی قبل نیست. این احساس ناخوشایند دلایل متعددی میتواند داشته باشد که در این پست به بررسی 19 مورد از آنها میپردازیم:
- ✅
کاهش توجه و قدردانی:
در ابتدای رابطه، هر دو طرف به کوچکترین کارهای هم توجه نشان میدهند و قدردان یکدیگر هستند. با گذشت زمان، این توجه و قدردانی کمرنگتر میشود.
- ✅
روزمرگی و یکنواختی:
انجام کارهای تکراری و نداشتن تنوع در زندگی مشترک، میتواند باعث خستگی و دلزدگی شود. - ✅
کاهش ارتباط صمیمانه:
کم شدن گفتگوهای عمیق و صمیمانه و جایگزین شدن آن با صحبتهای روزمره و سطحی. - ✅
افزایش انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات بیش از حد و غیرمنطقی از طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود. - ✅
تغییر اولویتها:
با گذشت زمان، اولویتهای افراد تغییر میکند و ممکن است دیگر رابطه عاشقانه در صدر لیست نباشد. - ✅
مشکلات مالی و اقتصادی:
دغدغههای مالی و اقتصادی میتوانند فشار زیادی به رابطه وارد کنند. - ✅
دخالتهای دیگران:
دخالت خانواده، دوستان و اطرافیان در رابطه میتواند باعث بروز اختلاف نظر و مشکل شود. - ✅
عدم سازش و انعطافپذیری:
ناتوانی در سازش و پیدا کردن راهحلهای مشترک برای مشکلات. - ✅
عدم صداقت و شفافیت:
پنهانکاری و دروغگویی میتواند اعتماد را از بین ببرد و به رابطه آسیب بزند. - ✅
کمبود وقت برای با هم بودن:
اختصاص ندادن وقت کافی به رابطه و فعالیتهای مشترک. - ✅
تغییر شخصیت:
رشد و تغییر شخصیت افراد در طول زمان میتواند باعث شود که دیگر با یکدیگر همخوانی نداشته باشند. - ✅
بروز مشکلات جسمی و روحی:
بیماری یا مشکلات روحی یکی از طرفین میتواند بر رابطه تاثیر بگذارد. - ✅
فقدان صمیمیت جنسی:
کاهش یا فقدان صمیمیت جنسی میتواند منجر به احساس دوری و نارضایتی شود.
- ✅
مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران و تلاش برای شبیه شدن به آنها. - ✅
انتقاد مداوم:
انتقاد بیش از حد و سازنده نبودن انتقادات. - ✅
عدم پذیرش تفاوتها:
تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل و عدم پذیرش تفاوتهای فردی. - ✅
فراموش کردن ابراز محبت:
کم شدن یا قطع شدن ابراز محبت کلامی و غیرکلامی. - ✅
نداشتن اهداف مشترک:
عدم داشتن اهداف مشترک و نداشتن چشمانداز یکسان از آینده. - ✅
عدم بخشش:
ناتوانی در بخشیدن اشتباهات و کینهتوزی.
با شناسایی این عوامل و تلاش برای حل آنها، میتوانید رابطهای شاد و پایدار داشته باشید.
چرا در روابط عاشقانه احساس میکنیم که هیچ چیزی به خوبی قبل نیست؟ 19 نکته
1. از بین رفتن تازگی و هیجان
اوایل رابطه، همه چیز جدید و هیجان انگیز است. هر دیدار، هر پیام، هر تجربه، طعمی منحصر به فرد دارد. اما با گذشت زمان، این تازگی کمرنگ میشود. روتین جای هیجان را میگیرد و این حس که همه چیز قبلاً تجربه شده، سایهای از نارضایتی میاندازد. به همین دلیل، تلاش برای حفظ عنصر غافلگیری و امتحان کردن چیزهای جدید، حیاتی است. این تلاش، نه تنها از یکنواختی جلوگیری میکند، بلکه شعلههای اولیه عشق را دوباره روشن میکند. به این فکر کنید که چه کارهایی بود که در ابتدای رابطه انجام میدادید و حالا دیگر انجام نمیدهید. شاید دوباره امتحان کردن آنها بتواند بخشی از حس از دست رفته را برگرداند.
2. کاهش تلاش برای جلب توجه
وقتی که در ابتدای رابطه هستیم، تمام تلاش خود را میکنیم تا طرف مقابل را تحت تاثیر قرار دهیم و توجه او را جلب کنیم. اما وقتی احساس امنیت میکنیم و مطمئن میشویم که طرف مقابل ما را دوست دارد، این تلاشها کمرنگ میشوند. دیگر نیازی نمیبینیم که بهترین لباسهایمان را بپوشیم، حرفهای جذاب بزنیم یا کارهای خاص انجام دهیم. این کاهش تلاش، میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند که دیگر برای ما مهم نیست. این تلاش، نشاندهنده احترام و قدردانی از طرف مقابل است و به حفظ رابطه کمک میکند. سعی کنید هر از گاهی با انجام کارهای کوچک و غیرمنتظره، طرف مقابل را خوشحال کنید.
3. افزایش انتظارات و توقعات
با گذشت زمان، انتظارات ما از طرف مقابل بیشتر میشود. تصور میکنیم که او باید نیازهای ما را بدون اینکه حتی به زبان بیاوریم، درک کند. این انتظارات غیرواقعی، میتواند باعث ناامیدی و نارضایتی شود. وقتی انتظارات ما برآورده نمیشوند، احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیت نمیدهد یا ما را درک نمیکند. به جای اینکه انتظار داشته باشیم طرف مقابل ذهن ما را بخواند، باید به طور واضح و با صداقت نیازهای خود را بیان کنیم. ارتباط موثر، کلید حل بسیاری از مشکلات در روابط است. همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم که هیچ کس کامل نیست و نمیتواند تمام نیازهای ما را برآورده کند. پذیرش نقصهای طرف مقابل، یکی از مهمترین عوامل در یک رابطه سالم است.
4. تغییر در اولویتها
در اوایل رابطه، طرف مقابل معمولاً در اولویت اول زندگی ما قرار دارد. اما با گذشت زمان و تغییر شرایط زندگی، اولویتهای ما تغییر میکنند. کار، خانواده، دوستان، و علایق شخصی، همگی میتوانند جای طرف مقابل را در فهرست اولویتهای ما بگیرند. این تغییر در اولویتها، میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند که دیگر برای ما مهم نیست. باید تعادلی بین نیازهای خود و نیازهای طرف مقابل برقرار کنیم. نباید اجازه دهیم که رابطه به طور کامل از اولویتهای ما خارج شود. حتی اگر وقت کمی داشته باشیم، باید زمانی را به طور خاص به طرف مقابل اختصاص دهیم. این کار، نشان میدهد که هنوز برای او ارزش قائل هستیم و به رابطه اهمیت میدهیم.
5. روزمرگی و یکنواختی
یکی از بزرگترین دشمنان هر رابطهای، روزمرگی و یکنواختی است. وقتی که هر روز مثل روز قبل باشد و هیچ چیز جدیدی اتفاق نیفتد، رابطه به سرعت خستهکننده میشود. برای جلوگیری از این اتفاق، باید به دنبال راههایی برای ایجاد تنوع و هیجان در رابطه باشیم. امتحان کردن چیزهای جدید، سفر کردن، انجام فعالیتهای مشترک، و حتی تغییر دکوراسیون خانه، همگی میتوانند به شکستن روزمرگی کمک کنند. باید از منطقه امن خود خارج شویم و به دنبال تجربههای جدید باشیم. این تجربهها، نه تنها رابطه را زنده نگه میدارند، بلکه به ما کمک میکنند تا به عنوان یک زوج رشد کنیم. همچنین باید به یاد داشته باشیم که روزمرگی، بخشی طبیعی از زندگی است و نمیتوان به طور کامل از آن اجتناب کرد. اما با تلاش آگاهانه، میتوانیم اثرات منفی آن را کاهش دهیم.
6. عدم ارتباط موثر
ارتباط موثر، یکی از مهمترین ارکان هر رابطهای است.وقتی که نتوانیم به طور با صداقت و باز با طرف مقابل ارتباط برقرار کنیم، مشکلات به مرور زمان انباشته میشوند و رابطه را تضعیف میکنند.عدم ارتباط موثر، میتواند به سوء تفاهم، دلخوری، و حتی خشم منجر شود.برای بهبود ارتباط، باید یاد بگیریم که به طور فعال به حرفهای طرف مقابل گوش دهیم، احساسات خود را به طور واضح بیان کنیم، و از سرزنش و انتقاد خودداری کنیم.همچنین باید به یاد داشته باشیم که ارتباط، یک خیابان دو طرفه است و هر دو طرف باید در آن سهیم باشند.
اگر یکی از طرفین از برقراری ارتباط امتناع کند، رابطه به سرعت به سمت نابودی پیش خواهد رفت.
گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک مشاور متخصص میتواند به بهبود ارتباط کمک کند.مشاور، میتواند به ما کمک کند تا الگوهای ارتباطی ناسالم خود را شناسایی کنیم و راههای جدیدی برای برقراری ارتباط یاد بگیریم.
7. عدم حل تعارضات
تعارض، بخشی اجتنابناپذیر از هر رابطهای است.هیچ دو نفری وجود ندارند که همیشه در همه چیز با هم توافق داشته باشند.مهم این است که چگونه این تعارضات را حل میکنیم.اگر تعارضات به طور سازنده حل نشوند، میتوانند به مرور زمان انباشته شوند و رابطه را مسموم کنند.برای حل تعارضات، باید به دنبال راه حلهایی باشیم که برای هر دو طرف قابل قبول باشند.نباید سعی کنیم که فقط حق با خودمان باشد یا طرف مقابل را شکست دهیم.همچنین باید به یاد داشته باشیم که هدف، حل مشکل است، نه برنده شدن در بحث.
در طول بحث، باید به احساسات طرف مقابل احترام بگذاریم و از توهین و تحقیر او خودداری کنیم.
گاهی اوقات، نیاز است که از یک فرد ثالث برای حل تعارض کمک بگیریم.این فرد، میتواند به عنوان یک میانجی بیطرف عمل کند و به هر دو طرف کمک کند تا به یک راه حل مشترک برسند.
8. عدم حمایت عاطفی
یکی از مهمترین نیازهای انسان در یک رابطه، حمایت عاطفی است. ما نیاز داریم که احساس کنیم طرف مقابلمان در کنار ماست، به ما اهمیت میدهد، و از ما حمایت میکند. وقتی که این حمایت عاطفی وجود نداشته باشد، احساس تنهایی و انزوا میکنیم. برای ارائه حمایت عاطفی، باید به حرفهای طرف مقابل گوش دهیم، به احساسات او احترام بگذاریم، و او را در مواقع سخت تشویق و دلداری دهیم. همچنین باید به او نشان دهیم که به او ایمان داریم و از او حمایت میکنیم. عدم حمایت عاطفی، میتواند باعث شود که طرف مقابل به دنبال حمایت در جای دیگری باشد. این موضوع، میتواند رابطه را در معرض خطر قرار دهد.
9. مقایسه رابطه با روابط دیگران
در عصر رسانههای اجتماعی، مقایسه رابطه خود با روابط دیگران بسیار آسان است.وقتی که در شبکههای اجتماعی عکسهای خوشبختی دیگران را میبینیم، ممکن است احساس کنیم که رابطه ما به اندازه کافی خوب نیست.این مقایسه، میتواند باعث ناامیدی و نارضایتی شود.باید به یاد داشته باشیم که آنچه در شبکههای اجتماعی میبینیم، همیشه واقعیت ندارد.مردم معمولاً بهترین جنبههای زندگی خود را به نمایش میگذارند و از نشان دادن مشکلات و چالشها خودداری میکنند.هر رابطهای منحصر به فرد است و نمیتوان آن را با روابط دیگران مقایسه کرد.
به جای اینکه به دنبال الگوبرداری از روابط دیگران باشیم، باید بر روی تقویت و بهبود رابطه خود تمرکز کنیم.
همچنین باید به یاد داشته باشیم که هیچ رابطهای بدون مشکل نیست.همه روابط، فراز و نشیبهایی دارند و مهم این است که چگونه این فراز و نشیبها را پشت سر میگذاریم.
10. عدم قدردانی از یکدیگر
قدردانی، یکی از مهمترین عوامل در یک رابطه سالم است. وقتی که از طرف مقابل قدردانی میکنیم، به او نشان میدهیم که به او اهمیت میدهیم و از او قدردانی میکنیم. عدم قدردانی، میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند که تلاشهایش دیده نمیشوند و مورد بیتوجهی قرار میگیرند. برای ابراز قدردانی، نیازی به انجام کارهای بزرگ و پرهزینه نیست. گفتن یک “متشکرم” ساده یا انجام یک کار کوچک برای طرف مقابل، میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. همچنین باید به یاد داشته باشیم که قدردانی، باید با صداقت و از ته دل باشد. اگر قدردانی ما مصنوعی و غیرصادقانه باشد، طرف مقابل آن را تشخیص خواهد داد و تاثیر مثبتی نخواهد داشت. هرچه بیشتر از طرف مقابل قدردانی کنیم، رابطه ما قویتر و پایدارتر خواهد شد.
11. بیتوجهی به نیازهای جنسی
رابطه جنسی، یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه عاشقانه است. بیتوجهی به نیازهای جنسی طرف مقابل، میتواند باعث نارضایتی و سرخوردگی شود. برای داشتن یک رابطه جنسی سالم و رضایتبخش، باید با طرف مقابل در مورد نیازها و خواستههای خود صحبت کنیم و به نیازهای او نیز توجه کنیم. همچنین باید به یاد داشته باشیم که رابطه جنسی، فقط یک فعالیت فیزیکی نیست، بلکه یک فرصت برای ایجاد صمیمیت و ارتباط عاطفی است. بیتوجهی به جنبه عاطفی رابطه جنسی، میتواند آن را به یک فعالیت مکانیکی و بیروح تبدیل کند. اگر در زمینه رابطه جنسی مشکل دارید، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند مفید باشد.
12. فقدان سرگرمی و تفریح مشترک
داشتن سرگرمیها و تفریحات مشترک، یکی از راههای حفظ نشاط و شادابی رابطه است.وقتی که با طرف مقابل کارهایی را انجام میدهیم که از آن لذت میبریم، احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری میکنیم.فقدان سرگرمی و تفریح مشترک، میتواند باعث شود که احساس کنیم از هم دور شدهایم و دیگر چیزی برای به اشتراک گذاشتن نداریم.برای پیدا کردن سرگرمیهای مشترک، باید با طرف مقابل صحبت کنیم و ببینیم که چه چیزهایی برای هر دو نفر جذاب هستند.همچنین میتوانیم چیزهای جدیدی را با هم امتحان کنیم و ببینیم که چه چیزی به ما میآید.
مهم این است که زمانی را به طور خاص به انجام این سرگرمیها اختصاص دهیم و از آن لذت ببریم.
حتی اگر وقت کمی داشته باشیم، میتوانیم فعالیتهای سادهای مانند تماشای یک فیلم یا پیادهروی در پارک را با هم انجام دهیم.
13. عدم رشد فردی
در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید به طور فردی رشد کنند و پیشرفت کنند.وقتی که یکی از طرفین از رشد و پیشرفت باز میماند، رابطه دچار عدم تعادل میشود.عدم رشد فردی، میتواند باعث شود که یکی از طرفین احساس کند که از طرف مقابل عقب مانده است و دیگر نمیتواند با او ارتباط برقرار کند.برای رشد فردی، باید به دنبال یادگیری چیزهای جدید باشیم، مهارتهای جدیدی را کسب کنیم، و به دنبال تحقق اهداف خود باشیم.همچنین باید به یاد داشته باشیم که رشد فردی، به نفع رابطه نیز هست.
وقتی که ما به عنوان یک فرد رشد میکنیم، میتوانیم چیزهای جدیدی را به رابطه بیاوریم و آن را غنیتر کنیم.
حمایت از رشد فردی طرف مقابل، یکی از مهمترین وظایف ما در یک رابطه است.باید به او انگیزه بدهیم تا به دنبال تحقق اهداف خود باشد و او را در این راه تشویق و حمایت کنیم.
14. دخالت دیگران در رابطه
دخالت دیگران در رابطه، یکی از عوامل مخرب است که میتواند به سرعت آن را نابود کند. وقتی که به دیگران اجازه میدهیم در مسائل شخصی و خصوصی ما دخالت کنند، حریم خصوصی رابطه خود را نقض کردهایم. دخالت دیگران، میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری بین ما و طرف مقابلمان شود. برای جلوگیری از دخالت دیگران، باید مرزهای مشخصی را تعیین کنیم و به دیگران اجازه ندهیم از این مرزها عبور کنند. همچنین باید به طرف مقابلمان نشان دهیم که از او حمایت میکنیم و اجازه نمیدهیم دیگران او را تحت فشار قرار دهند. باید به یاد داشته باشیم که رابطه ما، یک حریم خصوصی است و نباید به دیگران اجازه دهیم در آن دخالت کنند. در صورت نیاز، میتوانیم از یک مشاور متخصص کمک بگیریم تا راههایی برای تعیین مرزهای سالم در رابطه را یاد بگیریم.
15. وجود رازهای پنهان
رازداری، یکی از عوامل مخرب است که میتواند اعتماد را در رابطه از بین ببرد. وقتی که از طرف مقابلمان چیزی را پنهان میکنیم، به او نشان میدهیم که به او اعتماد نداریم. وجود رازهای پنهان، میتواند باعث ایجاد سوء ظن و شک و تردید در رابطه شود. برای داشتن یک رابطه سالم و با صداقت، باید تا حد امکان از رازداری خودداری کنیم و با طرف مقابلمان شفاف باشیم. البته این به معنای این نیست که باید تمام جزئیات زندگی خود را با طرف مقابلمان به اشتراک بگذاریم، اما باید در مورد مسائل مهم و اساسی صادق باشیم. اگر در گذشته اشتباهی مرتکب شدهایم، بهتر است آن را با طرف مقابلمان در میان بگذاریم و از او عذرخواهی کنیم. پنهان کردن اشتباهات، میتواند باعث شود که اعتماد طرف مقابل از بین برود و رابطه آسیب ببیند.
16. عدم بخشش
در هر رابطهای، اشتباهاتی رخ میدهد. مهم این است که بتوانیم این اشتباهات را ببخشیم و از آنها عبور کنیم. عدم بخشش، میتواند باعث شود که خشم و ناراحتی در رابطه انباشته شود و آن را مسموم کند. برای بخشیدن، باید سعی کنیم خود را جای طرف مقابل بگذاریم و دلایل رفتار او را درک کنیم. همچنین باید به یاد داشته باشیم که هیچ کس کامل نیست و همه ما اشتباه میکنیم. بخشیدن، نه تنها به طرف مقابل کمک میکند، بلکه به خود ما نیز کمک میکند تا از بار سنگین خشم و ناراحتی رها شویم. عدم بخشش، میتواند باعث شود که رابطه به طور دائم در گذشته گیر کند و نتواند به جلو حرکت کند. بخشش، کلید رهایی از گذشته و ساختن آیندهای بهتر است.
17. عدم توجه به سلامت روان
سلامت روان، یکی از مهمترین عوامل در یک رابطه سالم است. اگر یکی از طرفین دچار مشکلات روانی باشد، میتواند تاثیر منفی زیادی بر روی رابطه داشته باشد. برای داشتن یک رابطه سالم، باید به سلامت روان خود و طرف مقابلمان توجه کنیم و در صورت نیاز، از کمک متخصص استفاده کنیم. افسردگی، اضطراب، و سایر مشکلات روانی، میتوانند باعث ایجاد مشکلاتی در رابطه شوند. اگر احساس میکنید که دچار مشکل روانی هستید، حتماً به یک روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. حمایت از طرف مقابل در هنگام مواجهه با مشکلات روانی، یکی از مهمترین وظایف ما در یک رابطه است. باید به او نشان دهیم که در کنار او هستیم و از او حمایت میکنیم.
18. فراموش کردن اهداف مشترک
در ابتدای رابطه، معمولاً اهداف مشترکی را برای آینده تعیین میکنیم. اما با گذشت زمان، ممکن است این اهداف را فراموش کنیم و هر کدام به دنبال اهداف خود برویم. فراموش کردن اهداف مشترک، میتواند باعث شود که احساس کنیم از هم دور شدهایم و دیگر در یک مسیر قرار نداریم. برای جلوگیری از این اتفاق، باید به طور منظم با طرف مقابلمان در مورد اهداف خود صحبت کنیم و مطمئن شویم که هنوز در یک مسیر قرار داریم. همچنین میتوانیم اهداف جدیدی را با هم تعیین کنیم و برای رسیدن به آنها تلاش کنیم. داشتن اهداف مشترک، به رابطه ما جهت میدهد و به ما انگیزه میدهد تا با هم به جلو حرکت کنیم. اهداف مشترک، پیوند بین شما را قویتر میکند.
19. عدم قبول مسئولیت
در هر رابطهای، هر دو طرف مسئولیت دارند تا رابطه را حفظ و تقویت کنند. عدم قبول مسئولیت، میتواند باعث شود که رابطه به سمت نابودی پیش برود. هر دو طرف باید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرند و برای جبران آنها تلاش کنند. همچنین باید مسئولیت حل مشکلات و چالشهای رابطه را بر عهده بگیرند. عدم قبول مسئولیت، میتواند باعث شود که یکی از طرفین احساس کند که تمام بار رابطه بر دوش اوست. این موضوع، میتواند باعث خستگی و نارضایتی شود. برای قبول مسئولیت، باید با صداقت با خود و طرف مقابلمان روبرو شویم و از انکار و توجیه خودداری کنیم. همچنین باید به یاد داشته باشیم که مسئولیتپذیری، یکی از نشانههای بلوغ و پختگی است.







خیلی وقته دارم تو روابطم با همین حس درگیرم که انگار اون گرمی و صمیمیت قبل کمرنگ شده. فکر میکنم یه قسمت بزرگیش به این برمیگرده که آدما بعد مدتی یادشون میره چقدر با گفتن یه چیزای کوچیک مثلا یه تشکر ساده یا یه تعریف ساده میتونن فضای رابطه رو عوض کنن. من خودم یه دورهای اینقدر درگیر کارم شده بودم که فراموش کرده بودم دوست دارم همسرم رو غافلگیر کنم.
یه نکته جالبی که خیلی وقتا نادیده گرفته میشه، همون بخش مالیه. من یادمه یه تایمی به خاطر استرس و فشار مالی، بیخودی همدیگه رو میزدیم زیر سوال. بعد فهمیدیم مشکل از پول نیست، از این بود که فشارها رو تنهایی تحمل میکردیم. حالا مشکلی پیش میاد، اول با هم حرف میزنیم، بعد دنبال راه حل میگردیم.
کاهش صمیمیت جنسی خیلی از رابطه ها رو خراب میکنه بدون اینکه حتی طرفین متوجه باشن. یه تجربه شخصی که باعث شد بفهمم چقدر این بخش مهمه، وقتی بود که بعد یه مدت طولانی خستگی، تصمیم گرفتم با همسرم در موردش راحت صحبت کنم بدون دلخوری. اونموقع فهمیدم چقدر این حرف نزدن ها داره فاصله میندازه.
یکی دیگه از چیزایی که رابطه رو بی حال میکنه، اینه که آدما رشد فردیشون رو کنار میزارن. یادمه یه زمانی من و همسریم همزمان شروع کردیم به یادگیری یه مهارت جدید. اون حس پیشرفت مشترک یه حال و هوای تازه به رابطه مون داده بود که سال ها تو رابطه مون اثر داشت.
آخرین چیزی که میخوام بگم، در مورد دخالت های بیرونیه. یه زمانی مادرم خیلی در زندگی مشترکم دخالت میکرد تا اینکه فهمیدم اگه من حد و حدود رو رعایت نکنم، همسرم احساس بی ارزشی میکنه. حالا یاد گرفته ایم حریممون رو حفظ کنیم و از هم دیگه حمایت کنیم.